شاید برای برخی از مردم این سوال پیش بیاید که چرا و به چه دلیلی امام زمان (عج) غیب فرمودند؟
دلایل زیادی وجود دارد که ما آن را به دو دلیل زیر تقسیم بندی میکنیم :
علت اول: هواهای نفسانی مردم
علت دوم: تربیت الهی
علت اول: هواهای نفسانی مردم
علت مذكور در واقع عامل اولیه و اصلی غیبت امام عصر علیه السلام میباشد، و از همان ابتدای خلقت باعث شد تا شیطان بر حضرت آدم سجده نكند و جرم، جنایت و فساد و كشتار در زمین شیوع پیدا كند، انبیای الهی مظلوم و مطرود واقع شوند، ائمه اطهار علیهم السّلام خانهنشین گردند و حقشان غصب شود و یكی پس از دیگری مظلومانه به شهادت رسند و همچنین در نهایت امام عصر علیه السلام نتوانند به طور معمولی بین مردم زندگی نمایند و سرانجام موجب تحقق مسئله غیبت شد. به راستی در دنیا وقتی وجود امامی كه معصوم، مقتدر و عالم به حقایق عالم هستی است برای منافع شخصی و خواستههای نفسانی و جاهلانه عدهّای مضر باشد آن دنیا یا جای امام معصوم است و یا جای هواهای نفسانی این عده از مردم.
پدر مهربان وقتی كودك خود را قدردان نعمتی نمیداند و یقیندارد كه اگر گوهری گرانبها را به دست او دهد، وی به خاطر بازیهای بچهگانه و جاهلانه خود، آنرا ضایع خواهد كرد و نهایتاً هم از دست خواهد داد، موقّتاً این گوهر را از كودك میگیرد تا بهحدّی از رشد فكری برسد و ارزش این گوهر را بداند. بنابراین خدای تعالی هم نعمت حضور امامزمان علیه السّلام را از مردم گرفت و ایشان را غائب فرمود لذا تربیت در واقع برای برطرف شدنهواهای نفسانی است
این عامل یعنی هواهای نفسانی مردم همچنان بر وضعیت كنونی زمین حكم فرماست و دلیل وجود آن ادامهی غیبت امام زمان علیه السّلام و متحقق نشدن ظهور حضرتش میباشد. البته غیبت كبری برای افراد صاحب بصیرت مصیبتی بسیار بزرگ است، آنچنان كه امام صادق علیه السّلام نیز این واقعه یعنی غیبت امام عصر علیه السلام را مصیبت میدانند.
از سوی دیگر میبینیم حضرت ولیعصر علیه السلام در پاسخ به سۆالی كه در مورد غیبت میشود این آیه شریفه را تلاوت میفرمایند: (لاتَسئَلوُا عَنْ أَشیَاء ان تُبْدَ لَكُم تَسُۆْكُم. (از چیزهاییسۆال نكنید كه اگر برای شما روشن گردد، بدتان بیاید و ناراحت شوید.) چرا كه اگر مستقیماً هواهاینفسانی را به رخ ما بكشند و آن را علت اصلی غیبت امام زمان علیه السّلام بدانند ما بدمان میآید و ناراحت میشویم و حال آنكه حقیقت است.
همچنین عللی مانند ترس حضرت از دشمنان، ترس حضرت از كشته شدن (و عدم تحققوعده الهی)، باقی نماندن بیعت كافران بر گردن حضرت، اعمال ناپسند شیعیان، حب دنیا و حبریاست، همگی تحت عنوان (هواهای نفسانی) قرار میگیرند.
علت دوم: تربیت
این علت در واقع انعكاس همان علت سابق است با این تفاوت كه علت قبلی از جانب مردم است و این علت از جانب خدای حكیم میباشد. به عبارت دیگر خواست اولیه و برنامهیاولیه خدای تعالی، غیبت امام زمان علیهالسّلام نبود اما هواهای نفسانی باعث شد كه خدایتعالی به خاطر تربیت ما مردم، برنامه غیبت امام عصر ارواحنافداه را به عنوان برنامه تربیتی به مرحلهی اجرا گذارد. همچنان كه پدر مهربان وقتی كودك خود را قدردان نعمتی نمیداند و یقیندارد كه اگر گوهری گرانبها را به دست او دهد، وی به خاطر بازیهای بچهگانه و جاهلانه خود، آن را ضایع خواهد كرد و نهایتاً هم از دست خواهد داد، موقّتاً این گوهر را از كودك میگیرد تا به حدّی از رشد فكری برسد و ارزش این گوهر را بداند. بنابراین خدای تعالی هم نعمت حضور امام زمان علیه السّلام را از مردم گرفت و ایشان را غائب فرمود لذا تربیت در واقع برای برطرف شدن هواهای نفسانی است.
عللی همچون صبر، ایمان به غیب، استحكام در دین و ایمان، تمسك به دین، ایجاد محبت نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و بغض نسبت به دشمنانشان در دل، جدا شدن افراد خوب از بد پیدا كردن اعتقاد صحیح و رفع صفات رذیله، همگی تحت همین عنوان تربیت قرارمیگیرند. لذا برای افرادی كه خود را تحت تربیت قرار میدهند، فواید ارزشمندی در نظر گرفته شده است آنچنان كه امام سجاد صلواتاللهعلیه میفرمایند: افرادی كه در زمان غیبت كبری خود رابسازند بهترین افراد همه زمانها میباشند.
این مطالب برگرفته از سایت " تبیان " میباشد. (www.tebyan.net)